کیش،دبی مستضعفین که برای فرزانه صادق لاگجری شد
کافه مثبت: سفر تفریحی چند روزه و خانوادگی وزیر راه به جزیره کیش این روزها به موضوعی مهم در محافل سیاسی تبدیل شده و انتقادهای فراوانی را نثار فرزانه صادق مالواجِرد کرده است. صرف نظر از صحت یا نادرستی این خبر، چند نکته مهم درباره این واکنش جمعی وجود دارد. جزیره کیش تا […]
کافه مثبت: سفر تفریحی چند روزه و خانوادگی وزیر راه به جزیره کیش این روزها به موضوعی مهم در محافل سیاسی تبدیل شده و انتقادهای فراوانی را نثار فرزانه صادق مالواجِرد کرده است. صرف نظر از صحت یا نادرستی این خبر، چند نکته مهم درباره این واکنش جمعی وجود دارد.

جزیره کیش تا چندی پیش مقصد سفرهای ارزان و کم هزینه افرادی از طبقه متوسط جامعه بود. هرچند ویلاها و آپارتمانهای مجللی در این جزیره برای طبقه مرفه جامعه نیز ساخته شده اما در سالهایی نه چندان دور کیش «دبی و استانبول طبقه ضعیف جامعه» محسوب میشد که در سفری ارزان قیمت و ساده بتوانند سطحی از تجمل که در شهرهای مختلف از جمله تهران وجود نداشت را تجربه و با پاساژ گردی و خرید أقلام خارجی،إحساس لذت کنند.برای بسیاری از مردم امکان بهره مندی از تفریحات دریایی و برنامههای سرگرم کننده این جزیره وجود نداشت و اغلب به همان خرید بسنده میکردند.نکته جالب توجه اینکه چنین سفری به هیچ وجه دور از دسترس نبود و حتی در اوایل دهه هفتاد برخی مساجد نیز برای سفر کیش نامنویسی و برنامه ریزی میکردند.
اما حالا شرایط اقتصادی جامعه سبب شده نه تنها کیش بلکه سفرهای زیارتی به مشهد مقدس نیز با محدودیت مواجه شود و أساسا سوار شدن بر هواپیما به موضوعی لاگجری تبدیل گردد؛ به گونهای که حتی وزیر یک وزارتخانه مهم و پولساز نیز برای ایام نوروز این جزیره را برای سفر انتخاب کند. حالا آنچه در مقصد در انتظار او بوده در بهترین حالت چیست؟! نهایتا منظرهای از خلیج فارس در مقابل دیدگان و احیانا صرف چند پرس چلوکباب و غذایی دریایی و نهایتا خریدی مخفیانه – با توجه به چهره رسانهای فرزانه صادق- و تمام!
یک وزیر در سطح دولت حق دارد تا در کنار کار طولانی و پُر استرس شرایطی برای استراحت داشته باشد. برای چنین موضوعی قاعدتا باید چهارچوبهایی مشخص شده و مکانها و امکاناتی به این موضوع اختصاص یافته باشد و قطعا تخلف از این چهارچوبها میتواند دستاویز برخورد قانونی با چنین فردی باشد.نمیتوان از مسوول جمهوری اسلامی توقع داشت شبانه روز کار و تلاش کند و هیچ تفریح و آرامشی نداشته باشد و اگر فردی در سطوح اجرایی مدعی چنین رفتاری باشد قطعا یا دروغ میکند و یا ریاکاری در پیش گرفته و در خفا «آن کار دیگر» میکند! کما اینکه از پیش از انقلاب نیز مرسوم بوده که مسوولان با پیکان به سازمان و اداره متبوع خود ورود و خروج میکردند اما در میانه راه اتوموبیل اصلی آنها بنز و کادیلاک بوده و هست!
نکته مهمتر اینکه برخی افراد از جمله نمایندگان مجلس به جای تلاش برای رفع و ریشه کنی فقر و توزیع رفاه در جامعه و مورد پرسش قراردادن مسوولان از این حیث،رفتاری پوپولیستی در پیش گرفتهاند و یک مسوول را به خاطر سفر کیش مورد شماتت قرار میدهند! آیا آنها به سراغ دیگر مسوولان نیز رفته و از آنها سوال میکنند که چرا أساسا بیرون آمدن از خانه به موضوعی پُرهزینه و گران تبدیل شده و حضور مردم عادی جامعه حتی در پارکها و مالها و مراکز خرید نیز با اعداد و ارقام عجیب همراه است؟! چه کسانی مسوول برطرف کردن فقر بودهاند و در این حوزه اهمال کردهاند؟! بدیهی است گسترش فقر هنر نیست و باید جامعه به سمت تولید ثروت پیش برود و گداپروری و دامن زدن به استضعاف نمیتواند دردی را دوا کند کما اینکه در گذشته مثلا اتوموبیلی مثل بنز به جای آنکه به عنوان یک خودرو در نظر گرفته شود؛ تبدیل به نمادی از اشرافیت شد و این روزها جزیره کیش حامل این مفهوم است و شاید در آینده «چلوکباب» این مفهوم انتزاعی را کسب کند؛ آن وقت عکس یک وزیر و خانواده در حال خوردن چلوکباب میتواند دستمایه جریانی رسانهای شود و او را تخطئه کنند چرا در حالی که مردم نان و ماست میخورند اقدام به خوردن چلوکباب کرده است!
جامعه ایران از این عوام گراییها لطمه خورده است. کاش مسوولان ایرانی هر سال عید بتوانند به کشورهای اروپایی بروند و خریدهای خودشان را از برندهای مطرح و با کیفیت اروپایی – نه ترکیهای- انجام دهند اما در کنار این هزینههای شخصی برای جامعه تولید ثروت و کار کنند و اگر زمانی مورد بازخواست و پرسش قرار گرفتند؛ بابت حوزه مسوولیتشان باشد و کوتاهی در وظایف نه اموری مانند سفر کیش که میدانیم در مقابل سفرهای متعدد اروپایی و اقامتهای خانواده برخی مسوولان در کشورهای اروپایی و امریکای شمالی چقدر کم اهمیت است.
کافه مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی است که نام آنها در این مطلب آمده است.








دیدگاهتان را بنویسید